خوشامدگويى از طرف انجمن مارکس به شرکت کنندگان در سمينار اول مبانى کمونيسم کارگرى لندن - ژانويه ٢٠٠٠
متن پياده شده از روى نوار
میخواستم از طرف انجمن مارکس به همه شما خوشآمد بگویم. خیلی خوشحالم که این تعداد زیاد رفقا تشریف آوردند، بخصوص از کشورهاى ديگر، و اگر بتوانیم این سطح را نگهداریم واقعاً سال خیلی موفقیتآمیزی را از نظر بحثهای مارکسیستی خواهیم داشت. از همهتان تشکر میکنم که از راه دور آمدهاید و همینطور با وروديههای سنگینی که ما گذاشتهایم توانستهاید خودتان را به سالن برساندید.
چند کلمه میخواستم راجع به انجمن مارکس و برنامههایش برایتان بگویم. روی میز آنجا یک ورقه هست که آن سمینارهایی که قبلاً اعلام کردیم دوباره چاپ کردهایم. شش هفت سمینار دیگر هست که به آن لیست اضافه میشود. رفقایی که عضو انجمن میشوند اگر تلفن، ايمیل یا آدرسشان را در اختیار ما بگذارند. ما همه این اطلاعات را برایشان میفرستیم، بخصوص هر تغییر و تحولی بشود برایشان پيغام میگذاریم یا زنگ میزنیم و جلسات جدید را به آنها اطلاع میدهیم. همینطور قرار است وب سایت انجمن را داشته باشیم بطورى که وقی این بحثها چاپ میشود بعضاً برود روی وب سایت و همه بتوانند استفاده کنند. یا اگر بخواهند اطلاعات بیشتری راجع به انجمن داشته باشند بتوانند روی وب سایت و اينترنت خودشان مراجعه بکنند و بخوانند. هر رفیقی که عضو میشود حتماً سعی کند یک رد پايی از خودش بجا بگذارد که ما بتوانیم با او تماس بگیریم.
انجمن مارکس یکی از شاخههای حزب کمونیست کارگری نیست. یک امر کاملاً مستقلی است. به این معنی که جزو دستور کار کمونیست کارگری نیست، تصمیمش تصمیم حزب کمونیست کارگری نیست. آدمهای منفردی تصمیم گرفتهاند که این انجمن را درست کنند و هدفش این است که بطور روتین و دائمی یک جایی باشد که بشود در آن در مورد مارکسیسم و کمونیسم صحبت کرد و جوانب مختلف تئوری کمونیسم را شکافت و جنبش کمونیستی را بررسی کرد و غیره.
در نتیجه هیچ رنگ سازمانی در ترکیبش وجود ندارد. سخنرانانی ممکن است بیایند اینجا حرف بزنند که حتی بعضاً ما با نظراتشان موافق نباشیم. ولی ما سعی میکنیم اینجا انجمن مائو یا خروشچف نشود و همچنان انجمن مارکس بماند. در نتیجه یک درجه کنترل روی این که چه سخنرانانی را ما دعوت میکنیم که اینجا صحبت کنند، خواهیم داشت. و آن کنترل را خود مؤسسین انجمن دارند. یعنی هر کس اینجا بخواهد صحبت بکند خلاصه بحث یا رئوس بحث خودش را میگوید و میگوید که چه تزی را میخواهد بحث بکند. و اگر جنبههای فنی و یا اداری و اقتصادی مسأله را بتوانیم با ایشان حل بکنیم میتواند بیاید در انجمن صحبت بکند. وجود یک عده کمونیستی که عضو انجمن شدهاند و بعنوان مستمع اینجا نشستهاند، فکر میکنم هر کسی را تشویق میکند که حرف و تز خودش را بیاورد و اینجا بزند و انجمن مارکس میتواند یک جایی باشد برای اینکه هر کس اتفاقاً حرفی دارد در رابطه با سوسیالیسم، بتواند در انجمن بزند و میتواند مطمئن باشد که یک عده زیادی از آدمهای صاحبنظر در جمع نشستهاند و به بحث او برخورد میکنند و کمک میکنند بحث خودش را پخته بکند یا بحث خودش را به جمع مؤثری عرضه بکند.
الان که ما شروع کردهایم، زبان کسانی که شروع کردهاند، زبان سمینارهایی که ما گذاشتهایم فارسی است. ولی معنایش این نیست که انجمن فقط به زبان فارسی برنامه اجرا خواهد کرد. بستگی به زبان سخنران دارد. یعنی اگر سخنرانی باشد که بما بگوید میخواهم انگلیسی صحبت بکنم یا میخواهم عربی صحبت کنم یا میخواهم کُردی یا فرانسه صحبت کنم - هرچند که فرانسه اینجا بعید است - ولی در مورد آن سه تای دیگر ممکن است جمعیتی بخواهد براى شنيدنش جمع شود. ما آن را رعایت میکنیم. یعنی زبان هر جلسه انجمن زبانی است که سخنران خواسته به آن حرف بزند. میتواند انگلیسی باشد و ما سعی میکنیم از سال آینده (امسال که فرصت یک چنین تبادل نظر و همفکری با آدمهای غیر از خودمان را نداریم) اگر این جریان ادامه داشت سمینارهایی به زبان انگلیسی وجود داشته باشد که ترکیب متفاوتی بتوانند در آن شرکت کنند.
انجمن مارکس از نظر اقتصادی روی همین ورودیهایی که شما میدهید بنا میشود. و هر کنفرانس و سمیناری که نتواند خرج خودش را در بیاورد طبعاً برگزار نمیشود. یا سخنرانش باید برود مستقلاً بودجهاش را تأمین کند که خرج سفرش را به این محل یا به سالن بدهد. واضح است که بخشی از حق عضویتی که رفقا میدهند به هر سمیناردهندهای تعلق میگیرد. یعنی باید به تعداد سمینار در سال و بعد از کسر هزینههای اداری انجمن، هر پولی بماند، هر کسی که سمینار میدهد نگاه میکند میبیند چند عضو انجمن در آن شرکت کردند، و آن مقدار از حق عضویت آن رفقایی که به هر سمینار تعلق میگیرد را، بعهده هزینه آن دوستی که سمینار داده میگذاریم. من احتمال میدهم که با این عضویتهایی که ما داریم بتوانیم خرج سالن را لااقل برای همه سمینارهایمان در بیاوریم، از پیش داشته باشیم و از این نظر مشکلی نداشته باشیم. میتواند هزینه آوردن و بردن و اقامت سخنرانان مطرح باشد. که این در تحلیل نهایی به عهده خودش خواهد بود. انجمن به کسی سوبسید نخواهد داد. تلاش ما هم این است که تعداد اعضای انجمن زیاد شوند. اگر واقعاً صد نفر عضو داشته باشیم که هر ماه یکبار یا هر ماه دو بار در لندن جمع میشوند و در اینجا یک نفر میآید و از زاویه خودش راجع به کمونیسم حرف میزند و تلاقی افکاری صورت میگیرد ما یک اتفاق خیلی بزرگی را باعث شدهایم. یک مدرسه دائمی کمونیستی در لندن دائر شده که به موضوعات مختلفی میپردازد و هر کس میتواند بداند که هر دوشنبه یا سهشنبه در میان، میتوانم بروم یک جایی، بنشینم و سه ساعت با پنجاه يا صد نفری بحث جدی کمونیستی بکنم. رنگ سازمانی وجود ندارد. بحث است راجع به تئوری مارکسیسم، راجع به تئوری سوسیالیسم، تاریخ کمونیسم و تلاقی افکاری وجود داشته باشد و آموزشی در آن وجود داشته باشد. هدف نهایی ما این است که یک روزی در این شهر لندن یک ساختمانی باشد بالای آن نوشته باشند انجمن مارکس، ساختمان مال خودش باشد، ثبت نام بکند و دورههای موازی پیش برود. ممکن است در این اتاق یک عده دارند کاپیتال مارکس را میخوانند، یک عده در یک اطاق دیگر مشغول بررسی تاریخ سوسیالیسم باشند یا یکی دارد به آنها افکار اقتصادی قبل از مارکس را توضیح میدهد. جایی باشد که بشود به آن گفت یک دانشکده کوچک کمونیستی. این عملی است. اگر پای آن بایستیم بنظر من عملی است و میتوانیم به این سَمت برویم. همین استقبال جلسه اول شما از این انجمن بسیار مایه دلگرمی است.
به هر حال من این را در ظرفیت یکی از دو نفر مؤسس انجمن اینجا گفتم. و اگر سؤالی در رابطه با خود انجمن دارید الان میتوانم به شما جواب بدهم. وگرنه برویم سراغ سمینار اول. حالا باید کلاه دیگر را بگذارم سر خودم.
رفقا! سمیناری که من قرار است اینجا عرضه بکنم ترتیب عمليش اینطور است که الان دیگر ساعت ٣٠ : ١٥ است ما تا ٣٠ : ١٨ بیشتر وقت نداریم. در نتیجه دو دفعه میتوانیم این سیکل را انجام بدهیم، که من صحبت میکنم بعد با هم بحث و تبادل نظری میکنیم، اگر سؤال و جوابی باشد میکنیم، بعد تنفس میدهیم. باز دوباره من صحبت میکنم، بعد گفت و شنود داریم، بعد تنفس میدهیم. شاید آخرش فرصت باشد که مثلاً من یک ده، بیست دقیقهای بحث را دوباره جمعبندی کنم - با توجه به دو دفعه بحثی که شد. فکر میکردم بتوانیم سه دفعه این سیکل را طی بکنیم. یعنی من سى چهل دقیقه حرف بزنم، بعد ١٥ تا ٢٠ دقیقه با هم بحث کنیم، بعد ١٠ دقیقه تنفس داشته باشیم. الان فکر میکنم نمیرسیم. تا ساعت ٦ و نيم باید تا دو نوبت بحثی که میخواهیم عرضه کنیم را عرضه کنیم.
اصل اين مطلب شفاهى است. اين متن را دنيس مر از روى نوار اين جلسه پياده کرده است. ١٨ ژانويه ٢٠٠٨.
hekmat.public-archive.net #3594fa.html
|