خط تبليغى ما در مورد سالگرد ٣٠ خرداد ٦٠
شماره ٧٢٠١
تاريخ : ١٤ ژوئن ٢٠٠٠
از دبير ک. م
به کميته تبليغات مرکزى، راديو انترناسيونال، کميته خارج کشور، کميتههاى کشورى و شهرى حزب در خارج، نشريات، آژيتاتورها و سخنرانان حزب
موضوع: خط تبليغى ما در مورد سالگرد ٣٠ خرداد ٦٠
رفقا،
لازم است در رابطه با تبليغات و اطلاعيهها و آکسيونهاى مربوط به ٣٠ خرداد ٦٠ توجه شما را به چند نکته جلب کنم.
٭ هدف اين کمپين در درجه اول يادآورى و زنده نگاهداشتن يک واقعه و حقيقت تاريخى مهم است که سنگ بناى جمهورى اسلامى را ميسازد. جمهورى اسلامى که امروز بر ايران حاکم است محصول انقلاب ٥٧ و قيام بهمن نيست. بلکه محصول سرکوب ٣٠ خرداد ٦٠ است. اين مقطع غلبه ضد انقلاب اسلامى بر روند انقلابىاى است که از سال ٥٦ در ايران شروع شد و رژيم سلطنت و دولتهاى غربى و آمريکا در سد کردن آن ناتوان ماندند. ضد انقلاب اسلامى را براى سرکوب اين انقلاب تقويت و حاکم کردند. بخش اعظم جامعه ايران اين دوران را بخاطر ندارند. اين جزئى از مبارزه ما عليه کليت رژيم اسلامى است.
٭ افشاء و صدور ادعانامه عليه رژيم اسلامى و سران آن بويژه خمينى، خامنهاى، رفسنجانى و و کل عوامل مؤثر آن دوران جمهورى اسلامى که امروز در صحنهاند. روشن کردن افکار عمومى در مورد ماهيت جنايتکارانه اين حکومت و اين افراد.
٭ اعلام اينکه دوم خردادىهاى امروز اساسا شريک و عنصر فعال آن موج سرکوب بودند. افشاى دوم خردادىها يک بُعد مهم اين حرکت ما است. اما اينجا ميخواهم يک نکته بسيار مهم را تذکر بدهم. در اعلاميهها و برخوردهاى تاکنونى رفقا، از جمله فراخوان آکسيونى ما در خارج، همه چيز از سر دوم خرداد گرفته شده و اين بسيار غلط است. گفتن اينکه عوامل امروز دوم خرداد عنصر فعال و در صف مقدم سرکوب خونين ٣٠ خرداد بودند، با منحصر کردن واقعه ٣٠ خرداد به دوم خردادىها و گذاشتن آن صرفا و يا اساسا در پرونده دوم خردادىها بسيار فرق دارد. جمهورى اسلامى بعنوان يک کليت و بويژه خمينى و تمام رهبرى وقت جريان اسلامى بايد فوکوس اين حمله باشد و توضيحات ما در مورد دوم نقش کثيف دوم خردادىهاى امروز و خط امامىها در اين نسل کشى تنها وقتى سر جاى خودش قرار ميگيرد که جريان خمينى، جمهورى اسلامى، سران کل حکومت در آن وقت و امروز افشاء و محکوم شده باشند. خمينىها، لاجوردىها، گيلانىها خامنهاىها و رفسنجانىها با بهزاد نبوى و خوئينىها و هادى خامنهاى و موسوى و خط امام و مجاهدين انقلاب اسلامى و امثال خاتمى و پاسدار- ولترهاى امروزى و غيره يک کل واحد آدمکش و ارتجاعى را در مقابل مردم ميساختند. واقعه ٣٠ خرداد افشاگر دوم خردادىهاى امروز هست، اما به اين نبايد کاهش يابد. هدف، نشان دادن ماهيت يکسان سياسى خمينى و خاتمى و خامنهاى در برابر مردم است و نه صرفا در منگنه گذاشتن خاتمىچىها. اين محدود و غلط است.
در نتيجه شعارهاى آکسيونهاى ما بايد اساسا خمينى، جمهورى اسلامى و اسلام سياسى ارتجاعى را هدف قرار بدهد و در متن اين جهت کلى و اساسى، شعارها و پلاکاردهايى هم در رابطه با نقش کثيف دوم خردادىهاى امروز داشته باشيم. اگر اين تناسب بهم بخورد از نظر سياسى بسيار بسيار اشتباه است. توجه جدى همه شما را به حساسيت اين مسأله جلب ميکنم.
لطفا اگر توضيح بيشترى در مورد اين نکات لازم ميدانيد با من تماس بگيريد.
پيروز باشيد
منصور حکمت
١٤ ژوئن
٭ ٭ ٭
توضیح:
این یک نامه دیگر که من آنرا بعنوان فایل فقط روی کامپبوتر دارم. این نامه در سی دی اسناد حزب است که شامل مجموعهای از اسناد حزب منجمله نوشتههای نادر است. این سی دی وقت خودش در اختیار من (بعنوان رئیس هیأت دبیران حزب) گذاشته شد. آذر مدرسى، ١٦ ژوئن ٢٠٠٦
hekmat.public-archive.net #3903fa.html
|
|