نامه به فريده آرمان
بمناسبت ترور غلام کشاورز
مهوش عزيزم
دو بار است که با چند قدم فاصله از تو، در کنار تو، عزيزترين کسانم را از دست ميدهم. من مهدى و غلام را خيلى دوست داشتم. اما هر بار، با ديدن رشادت و استقامت تو، با ديدن شخصيت پاک و محکم تو، اين را فهميدهام که خود تو چقدر برايم عزيزى. خيلى دوستت دارم. خيلى. دلم ميخواست کنارت بودم. ميدانم که سرت شلوغ است. اما دلم ميخواهد در اولين فرصتى که بتوانى ببينمت. دستت را ميفشارم و رويت را ميبوسم.
نادر
اين نامه پس از ترور غلام کشاورز در قبرس، در تاريخ ٦ سپتامبر ١٩٨٩ براى فريده آرمان (مهوش چرمچى) پست شده است.
hekmat.public-archive.net #3841fa.html
|