نامه دبير - شماره ١
نشريه انترناسيونال، اعضاى بدعنق، جام جهانى، حق عضويت
رفقاى عزيز
قرار شده است که از اين پس هر ٦ـ ٤ هفته يکبار طى نامهاى به همه رفقاى حزبى بعضى نکات و موضوعات را با شما در ميان بگذارم. اميد ما اينست که اين نامه کمک کند تا مشغلهها و ديد ما نسبت به مسائل مختلف به هم نزديک بشود، و در هر صورت شما آشنايى بيشترى با ملاحظات و تبیينهايى که در پس تصميمات مختلف دفتر سياسى و مرکزيت حزب است، پيدا کنيد.
بگذاريد بدون تشريفات وارد مطلب شويم:
ترتيبات جديد انترناسيونال
با انتشار ايسکرا، که بدليل حدت اوضاع سياسى در ايران و نياز حزب به يک روزنامه زود به زودتر در دستور قرار گرفت، ميبايست يکبار ديگر جايگاه و نقش ويژه انترناسيونال بازبينى بشود. زيرا بخش زيادى از مطالب انترناسيونال (مواضع سياسى حزب، قرارها، قطعنامهها، اطلاعيهها، اخبار فعاليتهاى حزب و غيره) عملا در ايسکرا منتشر ميشود. انترناسيونال "پسا-ايسکرايى" بايد چه نوع نشريهاى باشد؟
در تصميم گيرى پيرامون اين مسأله ما چند حکم اصلى را فرض گرفتيم:
- نام انترناسيونال نام شناخته شده و معتبرى است و بايد حفظ شود.
- تيراژ بالاى انترناسيونال، يک دستاورد مهم حزب بوده است و بايد حفظ شود. حزب کمونيست کارگرى بايد يک نشريه ٥٠ هزار تيراژى داشته باشد. ايسکرا بدليل نبود توان مالى و توزيعى نميتواند در اين تيراژ چاپ شود.
- مطالبى که در انترناسيونال ميآيند بايد اهميت و کيفيتى داشته باشند که چاپ و نشر آنها در اين تيراژ وسيع و با اين هزينه و صرف انرژى موجّه باشد. اين هم شامل موضعگيريها و مطالب سياسى مندرج در ايسکراست و هم مطالب بلند و تحليلى. به عبارت ديگر با انتشار ايسکرا نبايد از يک سو انعکاس دهها هزارى قطعنامهها و موضعگيرىهاى کوتاه و سياسى، به صرف اينکه قبلا در ايسکرا آمدهاند، منتفى بشود و از سوى ديگر انترناسيونال هم نبايد به ظرفى تبديل بشود براى چاپ مطالبى که صرفا به دليل تفصيلشان و يا عدم مبرميت سياسىشان در ايسکرا جايى نيافتهاند. انترناسيونال جديد نبايد معادل انترناسيونال قديم منهاى مطالب مهم سياسى باشد. انترناسيونال ٥٠ هزار تيراژى بايد حاوى بهترين مطالب حزب کمونيست کارگرى و نماينده اولويتها و مبرميتهاى سياسى و تحليلى حزب باشد.
- مسأله قديمى منظم کردن انتشار انترناسيونال بايد پاسخ بگيرد.
با توجه به اين ملاحظات تصميم دفتر سياسى اين است:
انترناسيونال از اين پس بصورت دستچين بهترين مطالب رفقاى حزبى که در نشريات مختلف و يا بصورت کتب و جزوات و غيره به چاپ رسيدهاند، منتشر ميشود. تيراژ دهها هزارى و نام معتبر انترناسيونال و بودجه و توان توزيعى حزب به درست به برگزيدهاى قوى از مطالب رفقا اختصاص داده ميشود که در فاصله دو شماره انترناسيونال با تيراژ کمتر در نشريات ديگر يا مستقلا چاپ شدهاند. به اين ترتيب انترناسيونال هيأت تحريريه ويژه و سردبير نخواهد داشت و ديگر مطالب اورژينال دريافت نميکند. رفقاى حزبى مطالب خود را در طيف وسيع نشريات حزبى، نشريات نزديک به حزب و يا اصولا غير حزبى، و همينطور به صورت کتاب و جزوه منتشر ميکنند، و از ميان اين نوشتهها ماتريال هر شماره انترناسيونال انتخاب ميشود. مطالب هر شماره بنا به پيشنهاد اعضاى دفتر سياسى توسط رفيق اصغر کريمى، انتخاب ميشود. روشن است که همه رفقاى حزبى ميتوانند مطالبى را که مناسب تشخيص ميدهند، پيشنهاد کنند.
در قبال اين تصميم چند سؤال و ابهام مطرح ميشوند:
٭ چرا نميتوان هم مطالب خوب را برگزيد و هم مطالب اورژينال چاپ کرد؟
به چند دليل:
١- با توجه به اينکه بخش زيادى از مطالب بايد به هر حال از ايسکرا نقل شود، سازمان دادن يک هيأت تحريريه و حفظ کل مکانيسم سردبيرى براى تامين حداکثر يک يا دو مقاله اضافى در هر شماره وقتگير و پُر دردسر است. اقتصادى نيست.
٢- مقالات اورژينال به هر حال بايد از مقالات قبلا چاپ شده بهتر باشند تا انتخاب آنها براى نشر دهها هزارى در انترناسيونال موجّه باشد. هميشه اين سؤال پيش ميايد که چرا مقاله اورژينال ميگيريد و براى اصلاح و اديت آنها نيرو ميگذاريد؟ وقتى مطالب زياد و سطح بالايى در ساير نشريات حزب هست که بايد وسيعتر پخش شوند، چرا اينها را حذف ميکنيد؟
٣- گره زدن انترناسيونال به مقالات نو، ميتواند مسأله انتشار منظم آنرا مشکلتر کند. آنهم وقتى مطلب خوب براى چاپ منظم آن هست.
٤- هر مطلب اورژينال به جاى ارسال به انترنااسيونال ميتواند مستقلا يا در نشريه ديگرى چاپ شود و انترناسيونال بعدا از آن استفاده کند.
٭ عرصه به روى نويسندگان تنگتر ميشود. مقالاتشان را کجا چاپ کنند؟
پاسخ: ايسکرا، کارگر کمونيست، همبستگى، کارگر امروز، مدوسا، پوشه، داروگ، راديوهاى حزبى، نشريات زبان خارجه حزب در کشورهاى مختلف، انتشارات نسيم، انتشارات حزب، انتشاراتىهاى مستقل، نشريات تجارى و غير حزبى. خلاصه يعنى همانجايى که همه، از جمله هيأت تحريريه انترناسيونال هم اکنون ٩٠ درصد مطالب خود را چاپ ميکنند.
٭ انترناسيونال براى رفقاى حزبى تکرارى خواهد بود و اين شادابى آنها را براى پخش و توزيع آن کاهش ميدهد.
پاسخ: چنين نيست. کيفيت نشريه و انعکاس بيرونى مطالب آن است که رفقا را به نشاط ميآورد و نه اينکه آيا متنى را دو هفته قبل در نشريه ديگرى خواندهاند يا خير. مطلبى که براى رفيق ما نو نيست، براى ٤٨٠٠٠ خواننده ديگر نو و اورژينال است. مطالب تکرارى و مورد توجه کم نبودهاند. بحث سقط جنين (از همبستگى) ، تاريخ شکست نخوردگان (نقطه) ، حجاب گيت (جزوه مستقل) ، به هرحال اگر چنين روحيهاى باشد، بايد با روشنگرى با آن برخورد کرد.
در باره اين تصميم از هيأت امناى انترناسيونال، کميته مرکزى و هيأت تحريريه، نظرپرسى کردهايم و رفقا با برخى هشدارها و توصيهها اين طرح را پذيرفتهاند.
اعضاء بدعنق!
هر کس چند سالى در حزب، در کميتهاى کار کرده باشد احتمالا يک بار با يک تيپ معين از اعضاء برخورد داشته است: تيپى که "قبول ندارد"، "اعتماد ندارد" رسالت خود را اين ميداند کميتهها و رهبرى کم اطلاع و حتى مغرض حزب را ارشاد کند و از اعضاى حزب نسبت به سلسله مراتب حزبى "رفع توهّم" کند. تا اينجاى مسأله مشکلى نيست.
اولا، اين موارد انگشت شمارند و ثانيا، آزادى عقيده يعنى همين. مسألهاى که ميخواهم اينجا درباره آن چند کلمه صحبت کنم به وقتى مربوط ميشود که اين "ارشاد و افشاگرى" مرز ابراز عقيده سالم را ميشکند و رنگى از افترا و حملات غير سياسى و غير اصولى به افراد و ارگانها پيدا ميکند. در مقابل اين برخوردها چه بايد کرد؟ من ميخواهم صرفا ملاحظات و مِلاکهايمان را خاطر نشان کنم. قبل از هر چيز بايد تأکيد کرد که آنچه اينجا مورد بحث ماست طرح اتهام و غيره از مجارى غيررسمى و به صورت وسيع است. هر کس حق دارد در نشست و يا از طريق نامه به کميته ذيصلاح حزبى، نظر و نقدش را در مورد هر شخص و ارگانى به هر صورت که ميخواهد بيان کند و خواستار رسيدگى به مسأله بشود. اين ايرادى ندارد. اشکال آنجا شروع ميشود که اتهاماتى خارج از مجارى اصولى عليه کسى پخش شود. بحث من در اين نامه راجع به اين موارد اخير است.
١- هيچ واکسنى نيست که جلوى پيدايش ناراضى بد قِلِق در هيچ سيستمى را بگيرد. وقتى حزب وسيع بشود، که دارد ميشود، هر تيپى ميتواند عضو حزب بشود. در نتيجه پيدايش کسانى که وسط روز عليه حزب خودشان شبنامه ميدهند! و بيانيه افشاگرى از حزب به اعضاء ميفروشند! نه عجيب است و نه احتياج به تغيير مقررات عضوگيرى و سختگيرى دارد.
٢- آيا حزب بايد برخورد کند؟ چه وقت بايد پاسخ محتوايى داد، چه وقت بايد اقدام تشکيلاتى کرد، چه وقت بايد کسى را اخراج کرد؟ ملاک ما اينهاست:
٭ از نظر برخورد محتوايى، اين وظيفه حوزه و کميته متبوع هر فرد و رفقاى اوست که در چنين مواردى پاسخ بدهند. و بايد هم بدهند. اما، کميتههاى بالاتر حزبى وقتى بايد وارد بحث بشوند که واقعا ابعاد مسأله اين درجه صرف انرژى را ايجاب بکند.
٭ مخالفت سياسى، هر قدر با لحن تلخ و سرد و خصومت آميز همراه باشد، تا وقتى سياسى است، هيچ پاسخ تشکيلاتى نميخواهد. اگر کسى بنويسد فلان کميته يا مقام حزب راست، چپ، رفرميست، ناسيوناليست و غيره است و بايد برکنار شود و غيره، کار خلافى نکرده، بايد پاسخ داد. اما، اقدام انضباطى موردى ندارد. اما اگر برخوردها شامل اتهام مشخصى مبنى بر نقض اصول سياسى و تشکيلاتى توسط کسى، عدم امانت سياسى و مالى و اخلاقى، ارتکاب جرم و نظير اينها باشد، برخورد جدى تشکيلاتى بايد صورت بگيرد. هيچکس حق ندارد در پوشش بحث سياسى به کسى يا مرجعى در حزب اتهام و افترا بزند. اگر اظهارات و نامههايى به دست کميتهاى برسد که حاوى اتهام کنکرت به افراد است، اين اقدامات بايد فورا انجام شود:
- جلوى نشر اين نامهها و اظهارات با سرعت و قاطعيت گرفته شود.
- به اتهام زننده رسما ابلاغ شود که يا موارد اتهام را با ذکر دليل در اختيار حزب بگذارد و يا رسما نامه و اظهارات خود را پس بگيرد و از اشخاص مربوطه در پيشگاه حزب عذر خواهى کند.
- نفس طرح اتهام، ولو با عذر خواهى بعدى، نقض اصول حزب است و بايد مورد برخورد انضباطى قرار بگيرد.
- در صورت ارائه شکايت از فرد يا کميتهاى به مجارى تشکيلاتى، کميته بالاتر بايد پس از شنيدن روايت طرفين و بررسى فاکتها و اسناد تصميم بگيرد. در طول مدت بررسى کسى حق نشر اتهامات و يا تبليغات درونى و بيرونى پيرامون مسأله را ندارد.
اين اصول و ملاکها بايد به ويژه براى اعضاى جديد حزب توضيح داده شوند تا همچنان در حين داشتن يک فضاى امن و راحت درون حزبى، حرمت و سلامت اعصاب همگى محفوظ بماند.
ما و جام جهانى
آيا نبايد به اين مناسبت تبليغات کنيم، آيا نبايد هيأتى براى پخش نشريه و اعلاميه و آکسيون به فرانسه برود؟
نظر دفتر سياسى اينست، خير! به نظر ما هيچ تبليغات و افشاگرى و آکسيونى به اين مناسبت لازم نيست. به نظر ما تبليغات و آکسيون در چنين متنى تماما به زيان حزب تمام ميشود و جلب سمپاتىاى نه در ايران و نه در خارج کشور نخواهد کرد. اين واقعه را، درست مانند سيزده بدر و نوروز و يا مراسم خوش و ناخوشى که بار عاطفى بالا براى مردم دارد، بايداز تبليغات سياسى معاف کرد.
پرداخت حق عضويت مهمترين شرط و مِلاک عضويت در حزب است
رفقا فعاليت حزب کمونيست کارگرى خرج دارد. اين را خودتان بهتر از هر کسى ميدانيد. نه فقط براى کارهايى که داريم ميکنيم، بلکه براى کارهايى که بايد بکينم و نميکنيم، پول لازم داريم. اين اواخر با يک حساب سر انگشتى متوجه يک حقيقت اساسى شديم: ما هر ماه معادل در آمد يک سرمايه گذارى نيم ميليون دلارى به خاطر حق عضويتهاى تعهد شده و پرداخت نشده اعضا، پول از دست ميدهيم. به عبارت ديگر، اگر ما برويم و نيم ميليون دلار پول گير بياوريم و با موفقيت سرمايه گذارى کنيم تازه درآمد ماهانهاى معادل حق عضويتهاى پرداخت نشده خواهيم داشت. پس اگر حق عضويت بدهکاريد، لطفا زودتر بدهيد و اگر کسى را ميشناسيد که بدهکار است به او اهميت اين مسأله را يادآورى کنيد. اگر نميتواند بدهد، و خيلى دوستش داريد، حق عضويتش را، درست مانند اجاره خانه و قبض تلفنش، خودتان جمعا تقبل کنيد. فعاليت حزب و اوضاع ايران وارد فازى شده است که از ما صرف انرژى و جديتى به مراتب بيشتر ميطلبد. از انتشار منظم نشريه، تا مسلح کردن نيرو در کردستان، از سازماندهى کار در داخل تا ايجاد کميتههاى رهبرى نشسته و اعزام کادر پول ميخواهد. همه بايد به فکر باشيم.
دستتان را ميفشارم.
تا نامه بعدى
منصور حکمت
١٠ ژوئن ١٩٩٨
منتخب آثار (چاپ اول - ژوئن ٢٠٠٥) - صفحات ١٤٢٢ تا ١٤٢٥
hekmat.public-archive.net #3835fa.html
|