فعاليت حزبى در خارج کشور
به اعضاى حزب کمونيست کارگرى ايران
2
مجموعه فعاليتهاى چند سال اخير ما در خارج کشور تصوير متفاوتى از چپ غيرکارگرى، از حزب و فعالين حزبى ارائه داده است. چه به لحاظ صاحبنظر بودن در خيلى از مسائل و ثبات سياسى و چه به لحاظ دخالت در مسائل اجتماعى مهم و با ارزشى که چپ سنتى از آن بيگانه بوده، چه به لحاظ تداعى شدن با نشرياتى راديکال، معتبر و نسبتا پرتيراژ و چه به لحاظ رفتار سياسى متفاوت تصويرى متفاوتى از فرقههاى چپ نسبت به حزب، تشکيلاتهاى محلى و فعالين آن در اذهان بسيارى از مهاجرين ايرانى و به درجه محدودترى در ميان فعالين کارگرى و سوسياليستهاى کشورهاى مختلف شکل گرفته است.
3
فعاليت در عرصههاى غير حزبى مثل فدراسيون، کارگر امروز و کمپينهاى همبستگى کارگرى، ايران تريبون و... هر کدام طبعا به درجات مختلف و در طيفهاى بعضا متفاوت از مهاجرين ايرانى تأثيرات مثبت خود را باقى گذاشته و بعلاوه به درجهاى فعالين دست اندرکار اين عرصهها را از روابط سياسى و اجتماعى محدود خلاص کرده است. اينها زمينههاى بسيار مثبتى را براى تداوم فعاليت کمونيستى و حزبى بوجود آوردهاند. اما از طرف ديگر اين فعاليتها به درجه زيادى جاى فعاليت حزبى را نيز گرفتهاند. امروز کوچکترين تناسبى ميان زمينههاى بوجود آمده در نتيجه کل فعاليتهاى حزبى و غير حزبى و استفادهاى که از اين زمينهها ميشود ديده نميشود. طبعا فاکتورهايى مثل اوضاع جهانى و به انزوا رانده شدن کمونيسم و تشکل حزبى و نير مسائل ناشى از جدايى از حکا عوامل مؤثرى در ايجاد اين وضعيت بودهاند. ميتوانيم و بايد هر چه سريعتر به اين وضعيت پايان دهيم.
4
مطلقا بحث اين نيست که از اين فعاليتها کاسته شود و بجايش فعاليت حزبى گسترش يابد. چنين استنتاجى رو به عقب و فرقهاى است و با آنچه در ابتدا گفته شد سازگار نيست. فعاليتهاى جانبى نه تنها نبايد ضعيف شوند بلکه بايد چه به لحاظ مضمون و محتوا و چه به لحاظ حجم و کميت بهبود جدى يابند. هنوز بخش قابل توجهى از ظرفيت و انرژى اين حزب در جهت تقويت اين فعاليتها بکار نيفتاده و بلحاظ آن نيروهاى اجتماعى که موضوع چنين فعاليتهايى را تشکيل ميدهند هنوز يکدهم زمينه موجود به حرکت درنيامده است. اينها عرصههايى هستند که به درجهاى که جا افتادهاند مستقيم و غير مستقيم هم چهره حزب را عوض کردهاند و هم زمينه کار کمونيستى را افزايش دادهاند. و بعلاوه هنوز اغلب براى تثبيت خودشان هم بايد قدمهاى مؤثرترى برداشته شود و در بعضى از کشورها هم عليرغم ظرفيت بالقوه واحد کشورى حزب هنوز کار چندان مؤثرى در اين زمينهها صورت نگرفته است.
5
رابطه کار حزبى و فعاليت جانبى براى ما آنطور که ما ميفهميم رابطهاى معکوس نيست که افزايش يکى مساوى با کاهش ديگرى باشد، درست برعکس، افزايش توزيع همبستگى مستقيما و بلاواسطه بايد به معنى افزايش چشمگير فعاليت حزبى باشد. اگر همبستگى چندين هزار خواننده ثابت پيدا کرده معنىاش فورا اين است که در همين ابعاد موضوع کار کمونيستى و حزبى ما گستردهتر شده است. همينطور که با رونق يافتن شاهنامه خوانى مثلا تعداد اعضاى سازمانهاى ناسيوناليستى افزايش مييابد. قاعدتا جذب مثلا ٥٠٠ نفر از خوانندگان همبستگى و کارگر امروز و دوستداران آنها به عضويت در حزب در عرض يکسال انتظار عجيبى نبايد جلوه کند و اگر بحث زنان در همبستگى داغتر شده و تعداد نسبتا زيادى مطلب راديکال توسط خوانندگان در آن نوشته شده انتظار زيادى نيست اگر تعداد قابل توجهى از محافل مارکسيستى به همت رفقاى ما پا بگيرد که مشغول آموزش همه جنبههاى آموزش سوسياليستى به آنها باشند. اشاره به اين نکته نيز ضرورى است که فعاليتهاى جانبىاى که امروز حزب و فعالين آن بدان مشغولند در خود نيز فعاليتهايى ارزشمند هستند و ارزش آنها صرفا بخاطر خواص آنها براى کار حزبى نيست. بعلاوه سياست ما در قبال اين فعاليتها روشن و تعريف شده است، ما درکى توطئهگرانه و تودهاى از اين عرصهها نداريم، حمايت ما از اين فعاليتها مخفى و سرى نيست، سياست ما در قبال اين فعاليتهاى مفيد و همه جا قابل دفاع است.
6
تا آنجا که به فعاليت ما در اين عرصهها مربوط ميشود لازمست اهداف سوسياليستىاى که محرک ايجاد چنين فعاليتهايى بوده يکبار ديگر مورد تاکيد قرار گيرد و هر چه بيشتر بر اين فعاليتها ناظر گردد. طبعا با توجه به ماهيت اين فعاليتها در مورد هر کدام بايد نتيجه خاص خود را گرفت. در مورد نشريات بايد ديد در مورد هر کدام تا چه حد از راديکاليسم و بينش سوسياليستى و دخالتگرى در آنها وجود داشته است و در مورد کمپينهايى مثل همبستگى کارگرى تا چه حد از امکانات بوجود آمده در جهت اهداف عاليتر استفاده شده است.
7
اما جنبه مهمترى که در اينجا مورد نظر ماست روى آوردن به فعاليت حزبى و گسترش آن است، گسترش ابراز وجود حزبى به اشکال مختلف. در مورد فعاليت حزبى بدنبال کشف مجهولات نيستيم. تبليغ، ترويج و سازماندهى و رابطه کار روتين و آکسيونى براى همه ما روشن است. اما بنظر ميرسد که نگرانى از متوسل شدن به شيوههاى چپ سنتى اغلب مانع دست زدن به اين فعاليتها ميشود. بديهى است که فعاليت و ابراز وجود حزبى براى ما بخودمشغولى و يا فعل و انفعال درون حزبى نيست، کمپينها و آکسيونهاى مختلف حزبى، تبليغ و ترويج وسيع کمونيستى، توزيع گسترده ادبيات و نشريات و اطلاعيههاى فارسى و خارجى، جمعآورى سازمان يافته و دائمى کمک مالى براى حزب، برگزارى سخنرانى و سمينار به منظور معرفى حزب و اهداف و نظرات آن، ايجاد رابطه نزديک با کارگران سوسياليست و معرفى حزب و ادبيات کمونيسم کارگرى از جمله اشکال ابراز وجود حزبىاند که براى همه آنها بايد برنامهريزى صورت گيرد. شرکت در اول ماه مه براى يک حزب کمونيستى کارگرى کمتر از فدراسيون و کميتههاى همبستگى هويتى و ضرورى نيست و شرکت در مبارزه کارگران در دفاع از مطالبات آنها و مقابله با تعرض سرمايه براى حزب کمتر از اين نهادها مربوط نيست. موفقيت اين نهادها شرط تبديل شدن ما به جريانى اجتماعى و قدرتمند است اما چنانچه در مرکز ثقل همه اين فعاليتها و کانونها يک حزب قوى کمونيستى وجود نداشته باشد اين فعاليتها هم راه به جايى نخواهد برد. در غياب يک حزب نيرومند اين فعاليتها يا به رکود کشيده ميشوند و تعطيل ميشوند و يا نهايتا منحرف شده و آلترناتيوهاى اجتماعى ديگرى را تقويت خواهند کرد.
8
در کنار اينها بايد در يک تلاش آگاهانه نظم و نسق حزبى را نيز محکم و فونکسيونهاى حزبى را هر چه بيشتر تثبيت کرد و سازمان حزب را با تلاشى دائمى گسترش داد. يک کار بسيار مهم در اين زمينه جذب دائمى و گسترش اعضاى جديد است. همينطور که گفته شد فعاليتهاى جانبى ميدان عمل وسيعترى براى ما ايجاد نمودهاند و اگر تکتک اعضاى حزب در اين امر سهيم شوند نيروى قابل ملاحظهاى در اين زمينه بکار خواهد افتاد. اين کار براى هيچ رفيقى صرفنظر از هر مسئوليت و تقسيمکارى در هيچ مقطعى قابل اغماض نيست. شايد اشاره به نکتهاى در اينجا ضرورى باشد و آن اينکه جذب عضو اساسا کارى فردى است کارهاى در مقياس بزرگ تنها ميتوانند زمينه بيافرينند اما بدون کار فردى مداوم روى افراد به ندرت تقاضاى عضويتى پر ميشود. بنظر ميرسد که اينکار به حساب چپ سنتى گذاشته ميشود اما اين سنتى بلشويکى است و در شرايطى که چپ متشکل همه جا تحت فشار است و همه جا به حزبيت حمله ميشود اهميت اين کار دهها بار بيشتر برجسته ميشود.
9
به درجهاى که کمپينها و آکسيونهاى حزبى غايب باشد بتدريج آکسيونها و کمپينهاى غير حزبى تنها نرم رايج ميشود و اين گامى به عقب است. اين حزب را به موجودى پشت پرده و بىخاصيت تبديل ميکند. و برعکس به درجهاى که مستقيما به اسم حزب و با شعارهايى که کل اهداف و هويت ما را نشان ميدهد ابراز وجود کنيم هم حزب کمونيست کارگرى را به جريانى مطرح و با اتوريته تبديل ميکنيم و هم اعتماد به نفس را در ميان کل طيف کمونيست بالا خواهيم برد. ايجاد يک حزب قوى، فعال و پر اتوريته در خارج کشور يکى از مهمترين اهداف مورد نظر کنفرانس بود.
کميته اجرايى حزب کمونيست کارگرى ايران
١٠ر١٢ر١٩٩٢
- از مسئولين کشورى حزب تقاضا ميکنيم سند فوق را در يک جلسه حزبى مورد بحث و تبادل نظر قرار داده و تصميمات لازم را بر اساس آن اتخاذ نمايند.
- مضمون مباحثات و تصميمات اتخاذ شده را به اطلاع مسئول تشکيلات خارج در دفتر اجرايى حزب برسانيد.
hekmat.public-archive.net #3340fa.html
|
|