پيام از دفتر سياسى حکا به ابراهيم عليزاده و رحمان حسين زاده
در مورد برخورد به دو حزب دمکرات
پيام شماره ٥
از: دفتر سياسى
به: ابراهيم عليزاده و رحمان حسين زاده
در مورد: برخورد به دو حزب دمکرات
١- اقدامات اخير شما در رابطه با حزب دمکرات را گامى جدى به پيش ميدانيم و جهتگيرىها و اولويتهاى شما در اين مورد را تائيد ميکنيم.
٢- صرفنظر از اقدامات عملى براى عادىسازى روابط، بنظر ما توجه و ابتکار عمل ما بايد به تهيه و به امضاء رساندن متن بيانيهاى در مورد خودمختارى کردستان، که مضمون اصلى آن را مطالبات عمومى از دولت مرکزى در قبال مساله ملى تشکيل ميدهد، معطوف شود. ما انتشار يک سند پايهاى تحت عنوان بيانيه خودمختارى يا چيزى شبيه آن توسط نيروهاى دخيل در جنبش ملى را ضرورى و عملى ميدانيم و فکر ميکنيم تنها با وجود چنين سندى پايهاى خواهد بود که اولا جنبش براى رفع ستم ملى در کردستان قالب اصولى بخود ميگيرد و ثانيا مناسبات نيروهاى درگير در اين جنبش، که در عرصههاى ديگر مبارزه اجتماعى در برابر يکديگر قرار ميگيرند، بر مبنائى اصولى و سياسى استوار خواهد شد. مضمون چنين بيانيهاى ميتواند نکات زير باشد:
الف- دادن يک تعبير عامه فهم و قابل قبول از مقوله خودمختارى، بعنوان نيروئى که خواهان جدائى و استقلال کردستان نيست و اهداف طبقاتى خود را هم نميخواهد از مجراى خواست خودمختارى و راديکاليزه کردن صورى اين مطالبه مطرح کند، امضاء کردن چنين سندى براى ما مقدور است.
ب- اعلام شرايطى که تحت آن نيروهاى کرد حاضرند به وضعيت جنگى با دولت مرکزى خاتمه دهند.
ج- خواست رفراندوم بر سر خودمختارى و اعلام شرايط آن.
ساير مسائل مورد بحث، مانند نظر آنها و ما در مورد دموکراسى در ايران، محتواى عملى رژيم خودمختار، مناسبات شورائى، آزادى عمل احزاب در کردستان، رفع اختلافات مشخص، اتحاد عملهاى اطلاعاتى و نظامى و غيره به اين سند عمومى و پايهاى در مورد خودمختارى مربوط نيست. اينها ميتواند موضوع اسناد مشترک و يا جداگانه بعدى باشد که در روند فعاليت احزاب مختلف در کردستان تنظيم خواهند شد. ما بايد اهميت سند خودمختارى براى آينده کردستان ايران را براى حزب دموکرات توضيح بدهيم و انرژىمان را در مناسبات متقابل روى جلب آنها به اين ايده بگذاريم. دفتر سياسى در تبادل نظر با همه رفقاى صاحب نظر ميتواند پيش نويس اين سند را تهيه کند. حتى بسيار مفيد است اگر ارگان مرکزى حزب مقالاتى در مورد ضرورت و مقدور بودن اين کار چاپ کند. در عين حال بايد تلاش کنيم که خود حزب دموکرات از ابتدا در تهيه و تنظيم اين سند شريک شود و به موضع امضاء سند پيشنهادى کومهله سوق داده نشود.
٣- در غياب اين سند بنيادى و در شرايط حاضر با سياستهاى جارى احزاب بورژوائى در ايران در قبال مسائل اجتماعى و اوضاع سياسى کشور، امضاء اسناد مشترک، طرح مساله اتحاد عملها، دادن اين تلقى که حزب دموکرات ممکن است با مطالبات کارگرى و دموکراتيک ما بدرجهاى نزديک شود و غيره نه فقط مفيد نيست بلکه اغتشاش و توهم ايجاد ميکند. اگر فشارى براى امضاء اينگونه اسناد از طرف ميانجيگران روى ما هست بايد با تاکيد بر تمايل ما به امضاء يک سند تاريخى و پايهاى در مورد خودمختارى جواب بگيرد و با توضيح اين واقعيت که در غير اينصورت هر گونه توافق عملى و عرصهاى به سادگى ميتواند تحت تاثير رويدادهاى کوچک نقص و بى اعتبار شود.
٤- ما با برخورد از نظر محتوائى نزديکتر شما به جريان رهبرى انقلابى موافق نيستيم. ما طرفدار برخورد مشابه به هر دو جريان هستيم. گرمى و سردى روابط روزمره ميان ما با اين دو جريان نبايد جايگاه متفاوت آنها را نزد ما معنى بدهد.
٥- از نظر ما، با توجه به اساسنامه داخلى و روند انشعاب در حزب دموکرات و سنتهاى مشابه کار تشکيلاتى و حزبى در دنيا، جريان سعيد بدل در استفاده از نام حزب دموکرات مشروعيت دارد. اعلام مخالفت با زورگوئى حزب دموکرات به جريانات ديگر کاملا ضرورى است. اما ذکر فشار آنها به رهبرى انقلابى بر سر تغيير نام بعنوان نمونه روش غير دموکراتيک آنها نه براى ما موضوعيت دارد و نه در باره خصلت غير دموکراتيک اين حزب آموزش و اطلاعى به کسى ميدهد. خواست ما اينست که کومهله کلا وارد دعواى اينها بر سر اسم نشود و هر سازمانى را با اسمى که خود روى خود گذاشته مورد اشاره قرار بدهد.
٭ ٭ ٭
کتاب "بحران خليج و رويدادهاى کردستان عراق"
اسناد مباحثات و اختلافات درونى جناحهاى حزب کمونيست ايران
چاپ دوم: مجموعه يک جلدى دسامبر ١٩٩٣
hekmat.public-archive.net #2340fa.html
|