Status             Fa   Ar   Ku   En   De   Sv   It   Fr   Sp  
m-hekmat.com 2002-10-18 اين مطلب هنوز مقابله و تصحيح نشده است.

در پاسخ به فتواى آقاى جلال طالبانى عليه شوراهاى کارگرى در کردستان عراق


2
قبل از اينکه خود متن اظهارات آقاى طالبانى را ببينم دورادور شنيده بودم که ايشان در يک برنامه راديوئى با اسم به من حمله کرده است. اما وقتى متن را خواندم ديدم ايشان ناخواسته فى الواقع از من تمجيد کرده است. آقاى طالبانى در يک جمله دو رويداد مهم و باارزش در تاريخ معاصر کردستان را يکجا بپاى من نوشته است. يکى عروج جنبش شورائى کارگران و زحمتکشان کردستان عراق در جريان بحران و جنگ خليج و ديگرى پيوستن کومه له زحمتکشان کردستان ايران" (کذا) به يک حرکت کمونيستى سراسرى و دور شدن آن از "جويبارهاى اصلى" ملى گرائى کرد - چيزى که ايشان آن را همانطور که انتظار ميرود "خراب کردن کومه له زحمتکشان ..." اطلاق ميکند.هر دوى اين تحولات فضاى سياسى کردستان را براى ملى گرائى سنتى کرد و رهبران و سياستمداران اين جريان تنگ کردند. هر دوى اين تحولات زبان کارگر را بر سر بورژوازى و ملى گرائى کرد دراز کردند. طبيعى است که آقاى طالبانى از چنين روندهائى ناخوشنود باشد و از آنهم طبيعى تر است که بخواهد سير اجتناب ناپذير به ميدان آمدن مستقل کارگر در کردستان و انزواى ناسيوناليسم را تخطئه کند و به سياق هميشگى سياستمداران بورژوازى در ممالک عقب مانده و مذهب زده، آن را کار شياطين و توطئه افراد مشکوک قلمداد کند. اما اگر "جويبار اصلى" اى در صحنه سياسى کردستان امروز هست، اگر نيروئى ماندگار هست که قرار است کردستانى آزاد و مرفه بسازد، همان جنبش شورائى و سوسياليستى کارگران است. اين "بهار" ملى گرائى است که ديگر بسر رسيده است. آقاى طالبانى ميخواهد همين واقعيت را کتمان کرده باشد.
3
بهرحال بهر درجه سخنان آقاى طالبانى در تداعى کردن من با شوراها و کمونيستى شدن کومه له صحت داشته باشد، بهمان درجه بعنوان يک کمونيست بايد خود را مفتخرتر و سربلندتر احساس کنم. در پاسخ به القابى که به من داده اند هم فقط ميگويم که چه من مشکوک باشم و چه نباشم، خود آقاى طالبانى و رهبران ملى کرد ابدا افراد مشکوکى نيستند. موقعيت و منافع سياسى آنها، موتلفين و طرف هاى داد و ستد سياسى شان، اهدافشان، برنامه شان، روش حکومت شان، برخوردشان به طبقه کارگر، جنگ و آشتى روز و شب شان، و نسخه غم انگيزى که براى جامعه فرداى کردستان مى پيچند، همه و همه معلوم و معرفه است و با عکس و تفصيلات در روزنامه ها و رسانه هاى معتبر جهان منتشر شده و کارگر کرد و هر انسان آزاديخواه که به رهائى مردم زحمتکش کردستان ميانديشد مجاز به داشتن کوچک ترين توهم و ترديدى در اين مورد نيست.اينها بهرحال نکاتى فرعى است. اصل موضوع در سخنان آقاى طالبانى خط و نشان کشيدن و تهديد کارگران و جنبش شورائى است. همان زبانى که مدعى است از "طپانچه کشيدن" بروى شوراها خبر ندارد، با فصاحت تمام شوراها را مشکوک و آلت دست عراق ميخواند و با اين کار فتواى سرکوب خشن هر حرکت جنبش شورائى در آينده را صادر ميفرمايد. اين فرمول قديمى و نخ نماى ناسيوناليسم عليه کارگران است. اين جملات را فردا، اگر کارگران شکست بخورند و اينها به مشروطه شان برسند، در ادعانامه دادگاههاى "انقلاب کردستان" عليه شريف ترين مبارزين سوسياليست طبقه کارگر خواهند نوشت.
4
طبقه کارگر در کردستان بايد اين قبيل اظهارات را جدى بگيرد. اين اظهارات خود تاکيدى بر ضرورت جدائى سياسى قطعى و کامل طبقه کارگر در کردستان عراق از ناسيوناليسم و جماعت هاى ناسيوناليستى و پا به صحنه گذاشتن آن بعنوان يک نيروى مستقل و قدرتمند طبقاتى است. صحنه سياسى عراق و بويژه کردستان متحول و ناپايدار است. اگر اوضاع به نفع دولت مرکزى عراق و يا جريانات ملى در کردستان تعيين تکليف شود، اولين قربانى کارگر و سوسياليسم در کردستان خواهد بود. عدم تعادلى که امروز وجود دارد يک فرصت تاريخى براى کارگر و کمونيست است که خود را محکم کند، حزب بسازد و جنبش شورائى و توده اى خود را روى بنيادهائى ادامه کار استوار کند. آقاى طالبانى ديگر بايد به چه زبانى بگويد که در اين کار بايد تعجيل کرد.
5
و بالاخره گوشه اى از صحبت آقاى طالبانى هم معطوف به کومه له امروز و رهبران فعلى آن است. عکس العمل اين تشکيلات و اين افراد در مقابل اينگونه حملات آقاى طالبانى به شوراها، و به چرخش به چپ کومه له در گذشته (که در ظاهر ناسزاگوئى به من بيان ميشود)، بهترين محک درجه آمادگى امروز آنها براى بازگشتن زير سايه پر محبت و پدرانه احزاب سنتى ملى کرد خواهد بود. آقاى طالبانى دارد از قول کومه له امروز نسبت به تجربه ده سال گذشته اين سازمان ابراز ندامت ميکند. عکس العمل کومه له روشن خواهد کرد که در اين عواطف شريک است يا خير. کارگر و کمونست در کردستان بيشک دير يا زود اين سوال را جلوى کومه له و رهبران آن ميگذارد که پاسخشان به اينگونه حملات و سمپاشى ها عليه شوراها و مدافعان و فعالين جنبش کارگرى در عراق چيست.


منصور حکمت

کارگر امروز شماره ٢٧
تير ١٣٧١ ژوئيه ١٩٩٢

مجموعه آثار جلد هشتم صفحات ٦٥ تا ٦٧
انتشارات حزب کمونيست کارگرى ايران، چاپ اول نوامبر ١٩٩٧ سوئد ISBN 91-630-5761-1


hekmat.public-archive.net #0610fa.html